جدول جو
جدول جو

معنی زیج نشستن - جستجوی لغت در جدول جو

زیج نشستن
(چَ / چِ کَ دَ)
در تداول، مدتی دراز انزوا گزیدن. روزهای بسیار در خانه منزوی بودن و به دیدار کسان و خویشان و آشنایان نشدن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
زیج نشستن
مدتی دراز انزوا گزیدن
تصویری از زیج نشستن
تصویر زیج نشستن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ تَ / رَ دَ)
نشستن بحالت خمیده. مقابل راست نشستن.
- کج نشستن و راست گفتن، مقابل راست نشستن و کج گفتن. راست نشستن بدلالت الظاهر عنوان الباطن گویای صحت قول و اعتماد و اتکاء بنفس تواند بود اما در شواهد ذیل مراد این است که شخص می تواند ظاهر را دلیل باطن و یا عنوان باطن قرار ندهد بظاهر کج و ناراست و غیر مستقیم باشداما صفای باطن و استقامت نفس و صحت گفتار را از دست ندهد:
بیا تا کج نشینم راست گویم
که کجی ماتم آرد راستی سور.
انوری.
بر جهان افکن نظر پس کج نشین و راست گو
کز خوشی و خرمی اندرخور نظاره نیست.
انوری.
هر چه پرسم ترا بهانه مجوی
پیش من کج نشین و راست بگوی.
اوحدی.
کج نشین راست گو بده انصاف
با جزالت نگر چگونه تراست.
ابن یمین (دیوان ص 345)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیج بستن
تصویر زیج بستن
زیگ بستن گواژ کار دشوار
فرهنگ لغت هوشیار